شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

سراج 1

+ زمستان سرد كلاغي غذا نداشت تا به جوجه هايش بدهد. گوشت بدن خودش را ميكندو به جوجه هايش ميداد بخورند. زمستان تمام شد و كلاغ مرد. اما جوجه ها نجات يافتند. گفتند: *خوب شد مادرمان مرد راحت شديم از غذاي تلخ و تكراري...*
سراج 1
چقدر ما انسان ها ناسپاسيم! در برابر خالق و افريننده مهربانمون هم ناسپاسيم...
كلاغ ها كه ناسپاس ترن
سراج 1
نه.. ما انسان ها ناسپاس تريم... خداوند متعال در قران کريم ميفرمايد: ....*و قليل من عبادى الشكور*... :(
اون كه آره...ولي داستان بالا نشون ميده كلاغا روي ما انسان ها رو هم سفيد كردن
سراج 1
درسته .... اما کلاغها شعور و عقل ندارند.. ما که عقل داريم چه بندگي به درگاه خدا کرده ايم؟ وقتي در ناز و نعمت هستيم خدا را شکر ميکنيم به محض اينکه دچار بلائي بشيم منکر همه چيز ميشيم و به زمين و زمان بد وبيراه ميگيم و ناسپاسي ميکنيم و مقصر بد بختي خودمون رو نعوذ بالله خداوند متعال ميدونيم...
من تسليمم خواهر...حق با شماس
سراج 1
:)
چقدر نامرد بودن اين بچه ها
آره مجنون جونم ...برم بزنمشون
چه بچه هاي بي ادبي! ما پامون را جلوي پدر و مادرمون دراز نميکرديم
سراج 1
نميکرديد؟ الان چي؟!
الان هم غلط بکنيم پامون را دراز کنيم:)
سراج 1
دور از جون...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top