پيام
+
زمستان سرد كلاغي غذا نداشت تا به جوجه هايش بدهد.
گوشت بدن خودش را ميكندو به جوجه هايش ميداد بخورند.
زمستان تمام شد و كلاغ مرد.
اما جوجه ها نجات يافتند.
گفتند:
*خوب شد مادرمان مرد راحت شديم از غذاي تلخ و تكراري...*

* هاتف *
91/6/15
سراج 1
چقدر ما انسان ها ناسپاسيم! در برابر خالق و افريننده مهربانمون هم ناسپاسيم...
دلسوخته حسين
كلاغ ها كه ناسپاس ترن
قافيه باران
:((
سراج 1
نه.. ما انسان ها ناسپاس تريم... خداوند متعال در قران کريم ميفرمايد: ....*و قليل من عبادى الشكور*... :(
دلسوخته حسين
اون كه آره...ولي داستان بالا نشون ميده كلاغا روي ما انسان ها رو هم سفيد كردن
سراج 1
درسته .... اما کلاغها شعور و عقل ندارند.. ما که عقل داريم چه بندگي به درگاه خدا کرده ايم؟ وقتي در ناز و نعمت هستيم خدا را شکر ميکنيم به محض اينکه دچار بلائي بشيم منکر همه چيز ميشيم و به زمين و زمان بد وبيراه ميگيم و ناسپاسي ميکنيم و مقصر بد بختي خودمون رو نعوذ بالله خداوند متعال ميدونيم...
دلسوخته حسين
من تسليمم خواهر...حق با شماس
سراج 1
:)
مجنون الحسين ع
چقدر نامرد بودن اين بچه ها
دلسوخته حسين
آره مجنون جونم ...برم بزنمشون
.:راشد خدايي:.
چه بچه هاي بي ادبي! ما پامون را جلوي پدر و مادرمون دراز نميکرديم
سراج 1
نميکرديد؟ الان چي؟!
.:راشد خدايي:.
الان هم غلط بکنيم پامون را دراز کنيم:)
سراج 1
دور از جون...
.:راشد خدايي:.
:)